Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-08@19:32:54 GMT

مستند «بانو قدس ایران»؛ من زنِ روحانی نمی‌شوم!

تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۴۶۴۲۲

مستند «بانو قدس ایران»؛ من زنِ روحانی نمی‌شوم!

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پخش فیلم مستند 80 دقیقه ای «بانو قدس ایران» دربارۀ خانم خدیجۀ ثقفی همسر امام خمینی از شبکۀ مستند سیما، یک اتفاق مثبت در این روزهاست و نشان می‌دهد تلویزیون تازه دریافته نباید میدان ساخت و نمایش فیلم‌های مستند را به خاطر آن که بسیاری از فعالان سیاسی صدر انقلاب کنار زده شده‌اند به رقبای ماهواره‌ای بسپارد و عرصه را به آنها ببازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  وقتی مردم داستان غیر واقعی را دوست دارند روشن است که به داستان‌هایی با شخصیت‌های واقعی تا چه علاقه دارند. با این وصف گزاف نیست اگر گفته شود داستان واقعی و تاریخی را حتی بیشتر هم دوست دارند. البته تاریخ (هیستوری) با داستان (استوری) هم‌ریشه است.

  با این همه نگاه ایدیولوژیک یا با سلیقۀ خاص سیاسی مانع آن بوده که تلویزیون در این سال‌ها روایت بی‌طرفانه‌ای از انقلاب 57 و حوادث سیاسی و تاریخی ارایه دهد.

  در یکی دو سال اخیر اما این رویه تغییر کرده کما این که جمعۀ گذشته هم تصاویری از شاه پخش شد که تا به حال در آرشیو صدا و سیما خاک می‌خورد. اصرار هم نداشتند شاه را زار و نزار نشان دهند. توجه به پایان ماجرا بود که بگویند در قضیه بحرین وا داد یا خیانت کرد یا گول خورد و در هر صورت ملیون هم نپسندیدند.

  در قضیه انقلاب هم تصاویر نوفل لوشاتو را هم دارند اما پخش نمی‌کنند چون کنار امام در نوفل لوشاتو قطب‌زاده و بنی‌صدر ایستاده‌اند و دور و بر امام بیشتر فکل‌کراواتی‌اند و از مدعیان امروز چندان خبری نیست. اما از وقتی آرشیوها سر از من و تو درآورده تجدید نظر کرده اند چون پخش می کنند با تفسیر خاص خودشان.

   صداو سیما هم روی تصاویر شاه در مستند جمعه تفسیر خاص خود را گذاشت و معلوم بود به خاطر نتیجۀ آن است که ایران از بحرین گذشت و استقلال آن را به رسمیت شناخت و طبعا این روایت برای مخاطب از زبان چهره‌های ملی و دانشگاهی مانند دکتر هرمیداس باوند و پرفسور حسن امین با کراوات و ریش تراشیده و عالی‌ترین مدارج دانشگاهی پذیرفته تر بود تا از زبان دیگران.

   «بانو قدس ایران» را البته صدا وسیما نساخته و اگرچه به سفارش «عروج فیلم» ساخته شده اما کارگردان آن کاملا حرفه‌ای است و به عنوان سوژه به آن پرداخته و مطلقا دنبال کار تبلیغی یا خدای ناکرده تخریبی یا مثل مستند شاملو هیاهو نبوده و کیفیت آن چنان بود که تندیس بهترین فیلم یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» را به دست آورد و منتخب سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجرهم شد.

  مصطفی رزاق کریمی در این مستند کوشیده یک اثر متفاوت از زندگی بانویی را جلوی دوربین ببرد که 60 سال همراه و همسر و کنار امام خمینی بوده است و تصاویر زیادی از او نیست یا اجازه نداده اند وویژگی مستند آن است که برای اولین بار با خاطرات، دست نوشته‌ها و صدای بانو ثقفی رو به رو می شویم.



  دختری در یک خانوادۀ مرفه تهرانی که نه دوست داشته همسر یک روحانی شود و نه از تهران به قم بکوچد و گویا نوۀ ویز خزانۀ ناصر الدین شاه قاجار بوده در پی 8 ماه خواستگاری و به خاطر خوابی که می بیند رضایت می دهد تا به عقد سید روح الله خمینی دربیاید. دختر 16 ساله که اهل کتاب خواندن و نوشتن بوده و داشته زبان فرانسه می‌آموخته از تهران مدرن و زندگی آسوده به قم آن روزگار می‌‎رود که وضعیت زندگی در آن با تهران قابل قیاس نبوده ودر 50 سالگی هم به نجف با شرایطی بسیار ناگوارتر از قم. همسر یک مرجع تقلید اما تبعیدی و مورذ غضب حکومت و زندگی در خانه ای محقرانه در نجف.

  تعریف این مستند را پیش‌تراز همکارمان که کارگردان سینما و اهل فن است شنیده بودم اما ندیده بودم تا سه شنبه شب 19 بهمن 1400 که بانو قدس ایران از شبکۀ مستند سیما پخش شد.

  این که فیلمی دربارۀ همسر بینیان گذار جمهوری اسلامی نه از شبکه های اصلی تلویزیون جمهوری اسلامی که از شبکه ای به نسبت کم بیننده پخش شود خود به تنهایی گویای موقعیت امروز خانوادۀ رهبر فقید انقلاب در ساختار جمهوری اسلامی است اما جدای این جنبۀ سیاسی و حاشیه ای باز جای شُکر آن باقی است که مدیر شبکۀ مستند آدم اهل فنی است و هر قدر آن دیگری شبکۀ سه را بسته او مستند را گشوده است.

  تنها جاذبۀ مستند برای نویسندۀ این سطور جنبه های تاریخی و سیاسی نبود. نام‌هایی چون «شمس آفاق» و «مخصوص» و «قدس ایران» در فیلم مرا به یاد مادربزرگ (شمس آفاق) می انداخت و از این حیث برایم جالب بود که مادربزرگم اهل خواندن و شعر و قرآن بود و صدایی خوش و سیمایی پرجاذبه داشت و در میان سالی زبان انگلیسی آموخته بود اما مهارت او در نوشتن مانند خواندن نبود و می گفت پدرم با «خط» مخالف بود! چون درخط ، خطرنهفته : خطر ارتباط و خط را برای زن موجب خطر و خطا می دانسته! (جالب این که نگاه سنتی هنوز هم با خط به مفهوم ارتباط مشکل دارد. از این رو مهم ترین و متفاوت ترین وجه خانم ثقفی این بود که می نوشته آن هم با چه خط خوشی).

  کارگردان فیلم پس از نمایش در جشنواره به خبرگزاری مهر گفته بود: «همه روایت کاملاً برگرفته از خاطرات «خانم» است و تنهادر جاهایی که می‌خواستیم پلی به موضوع دیگری بزنیم خودمان یک بخش بسیارکوچک به آن اضافه می‌کردیم. اما در کل همه روایت از دست نوشته‌های «خانم» گرفته شده است. برای صدای راوی هم به ۶۳ صدا گوش کردیم و از بین آنها خانم واعظی را انتخاب کردیم. فرزندان و نوه ها صدا را شنیدند و تأیید کردند کاملاً شبیه صدای «خانم» است».

  خانم ثقفی متولد اسفند سال 1292 بوده و اول فروردین سال 1368 درگذشته یعنی 20 سال پس از امام هم زندگی کرده و طبعا این پرسش پدید می آید که چرا در آن 20 سال سراغ او نرفتند و چرا این قدر تأخیر تا چند سال بعد از درگذشت در پی صدای ضبط شده یا تصویری از او باشند؟ خود اجازه نمی داده، بیت امام مخالف بوده یا از همسر امام تلقی چنین زنی با یادداشت و خاطره را نداشتند؟

   در یکصدمین سالروز تولد امام خمینی در مهر 1381 البته یک مصاحبۀ مفصل با ایشان در روزنامۀ اطلاعات درج شد و نمی دانم در این مستند به آن هم استناد شده یا نه اما می دانم که به مذاق برخی خوش ننشست چون از مخالفت روحانیون با انقلاب سفید و اصلاحات ارضی از منظر حقوق مالکان اشاره می کند حال آن که امام خمینی از وجه سیاسی وارد ماجرا شد.

  شاید برای اولین بار مردم عروس بزرگ تر امام - همسر سید مصطفی خمینی - را بر قاب تلویزیون می دیدند. خانم حایری یزدی. با مانتو روسری بدون پوشش چادر. او مادر سید حسین است. نوۀ بزرگ تر امام که اوایل انقلاب از بنی صدر حمایت کرد و در همۀ این سال ها کنار بوده است. هر چند به نظر می رسید همۀ خاطرات او در مستند پخش نشده و ابهامات دربارۀ مرگ آقا مصطفی باقی است اما حضور خانم حایری که خود به بیت مؤسس حوزۀ علمیۀ قم منتسب است بی شک مستند را دیدنی تر کرده بود.



  کارگردان در انتخاب مکان مصاحبه و اتاق ها بسیار ماهرانه عمل کرده و بی تردید بهترین زاویه برای سید حسن انتخاب شده است.

   در میان نوه ها اما جای خانم زهرا اشراقی بسیار خالی است. هر چند برادرش علی جبران می کند اما چون فضای فیلم زنانه است حضور و خاطرات او کار را جذاب تر می کرد. چرا نیست؟ نمی دانم. شاید چون همسر محمد رضا خاتمی است و اصول گرایان نمی پسندند. اما دیگران هم بر اساس نسبت با «خانم» توصیف می شوند نه حتی با امام خمینی. ضمن این که اگر به خاطر حساسیت اصول گراییان باشد با عنوان «آیت الله» برای سید حسن هم مشکل دارند و بارها این گونه از نوۀ خانم نام برده می شود.

  همین که ساخت مستند قریب 4سال طول کشیده نشان می‌دهد زمان بسیاری برای جلب اعتماد افراد صرف شده خاصه این که نگران بوده اند یا قبلا دیده بودند تلویزیون تصاویری گرفته ولی استفاده مناسبی از آن نشده است. کارگردان اما توانسته اعتماد آنان را جلب کند.

   چنان که در صدر مطلب اشاره شد مهم ترین ویژگی همسر امام این نبوده که دختر یک خانوادۀ اعیانی و علاقه مند به زندگی مدرن و بی حاشیه و در عین حال مذهبی بوده و همسر امام با آن زندگی پرماجرا می شود چرا که چه بسا گفته شود بسیاری از ما در موقعیتی قرار می گیریم که پیش بینی نمی کردیم. حجم فراوان نوشته های زنی که اواخر قاجار به دنیا آمده و در سال 1308 با یک روحانی ازدواج کرده اما واقعا شگفت انگیز است و کارگردان هم خود به این نکته چند بار اشاره کرده و از جمله در مصاحبه گفته است:

   "نوشته‌های «خانم» آنقدر زیاد است که می‌توان براساس این نوشته‌ها یک فیلم مستقل ساخت. اما با توجه به اینکه «بانو قدس ایران» با درام مستند و نزدیک به سینما ساخته شده تا مخاطب بتواند آن را ببیند و خسته نشود تنها به بخشی از زندگی «خانم» اشاره کرده‌ایم. مشکل اصلی اما تفکر سیاسی است. چون ما همه چیز را سیاسی می‌بینیم، حتی زمانی که یک نفر می‌خواهد مستندهایی درباره افراد خاص بسازد، برخی که بیشتر تفکر روشن فکری باقی مانده از گذشته دارند پیشنهاد می‌کنند که مثلاً تو که در اروپا کار کرده‌ای چرا می‌خواهی چنین مستندی را بسازی؟ چه بسا هنگام ساخت مستندی درباره آقای محمد تقی جعفری بارها این حرف را به من زده‌اند.

   حال آن که من زمانی که تصمیم می‌گیرم فیلمی را بسازم ذهن سیاسی خود را کنار می‌گذارم و ذهن انسان محور بودن خود را به کار می‌گیرم تا یک اثر انسان محور بسازم کما اینکه هرکدام از آثاری که درباره شخصیت‌های مختلف ساخته‌ام همین گونه است. «بانو قدس ایران» که خود یک تز سنگین انسان محور و زن محور است. چیزی که در تاریخ ما کم دیده شده است که یک چنین زنی که همسر یک روحانی باشد و تا این اندازه حرف برای گفتن داشته باشد. تاکید می‌کنم مستندهایی که تا امروز ساخته‌ام مانند «خاطراتی برای تمام فصول» هرچند یک موضوع صد در صد سیاسی است اما کاملاً انسان محور ساخته شده است.»

   توضیحات کارگردان مستند کاملا درست است و واقعا با چنین نگاهی ساخته و نگاه سیاسی از این متن هم قطعا دس برنمی دارد و بعید نیست برخی بر ااس رویکردهای حکومت در سال های اخیر این مستند را قضاوت کنند نه به عنوان یک سوژۀ خاص.
اگرچه به نکات لازم اشاره شد و غرض اصلی توصیه به تماشای این فیلم است و خواندن این متن هرگز جای تماشا را نمی گیرد اما دریغ است به چند نکتۀ خاص اشاره نکنم:

  اول. همان دست خط خانم ثقفی است که با توجه به سطح تحصیلات زنان آن دوره و حتی این دوره قابل توجه است و این که می نوشته. ما مردمانی بیشتر شفاهی و شنیداری هستیم و به خاطر همین کمتر اهل نوشتن و خواندن و شاید به خاطر همین دشوار دانستن نوشتن باشد که نویسندگی نزد مردم بسیار محترم است و شاید مهم ترین جاذبۀ این کار برای نویسندۀ این سطور. ضمن این که چنان که اشاره شد زنان خوش ذوق و اهل مطالعه هم بیشتر می خوانده اند تا بنویسند و من چون مادربزرگانی این گونه داشته ام که اگرچه در این شهر به دنیا آمدند و رشد کردند و با خواندن بیگانه نبودند اما باز کمتر می نوشتند.

  دوم. جالب است که هم خانم ثقفی هم همسر آقا مصطفی و هم یکی از دختران امام هر سه در فیلم می گویند دوست نداشته اند همسر آخوند یا روحانی شوند. همین نشان می دهد که روحانیون و معممین با چه تنگ دستی روزگار می گذراندند.

  سوم. هر چند سید حسن خمینی حضوری دل چسب و شیرین دارد اما با چهرۀ او آشناییم و آنچه نقل می کند با انتظاری که از او داریم سازگار است. خانم حایری اما حضوری ناگهان دارد و ستارۀ بی چون و چرای مستند است. کارگردان به بهترین شکل ممکن احترام دختران امام را نگاه داشته و با این که پیداست چندان با مناسبات بیوت و مراجع آشنا نبوده اما جای هیچ نارضایتی باقی نگذاشته است.

  چهارم. قطعا همسران مقامات درجه اول با خانم ثقفی آشنایی و مراوده داشته اند اما این که تنها سراغ منسوبین درجه اول و اختر خانم همسایه رفته و پیشکار و خدمتکار را از قلم نینداخته نشان ز عمق نگاه انسانی فیلم ساز دارد و بی شک تأثیرگذارترین بخش خاطرۀ مربوط به باز کردن صندوقچه بانو قدس ایران است. چون خود فیلم هم یک صندوقچه خاطره را می گشاید.

  این که خانم ثقفی چند ماه اقامت در پاریس را از همۀ سال های قم و نجف دوست تر می داشته هم تنها به خاطر این نیست که در پاریس با خمینی یی بوده که در کانون توجه جهان قرار گرفته و میلیون ها نفر در ایران نام او را فریاد می کردند. به این دلیل هم بوده که از کودکی فرهنگ و ادبیات فرانسه را دوست می داشته و حال در 65 سالگی سر از پاریس درآورده بود. او همسر یک مرجع تقلید و همراه رهبر یک انقلاب بوده اما مثل همۀ زنان هنوز حساس تا جایی که روزی سید احمد از میان انبوه نامه ها نامۀ یک زن آمریکایی را می آورد که به امام خمینی به لحاظ عاطفی هم ابراز عشق و علاقه می کند و خانم احمد را به خاطر خواندن آن نامه سرزتش می کند! واکنش امام هم البته جالب است: چنین معناهایی هرگز از ذهن من نگذشت!

  پنجم. هیچ تردیدی در این نیست که خانم ثقفی اگر همسر رهبر فقید انقلاب نبود این مرتبت را نمی داشت اما این که بتوانی شخصیت مستقل او را تصویر کنی و مستنداتی در جوانی و پیری بیاوری ( در جوانی رفتن به ایستگاه راه آهن به رغم منع امام و در پیری اصرار بر عمل چشم در خارج از کشور با وجود تأکید امام بر انجام آن در داخل)، کاری بوده کارستان و مصطفی رزاق کریمی به نیکی از عهدۀ آن برآمده است.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: بانو قدس ایران قدس ایران امام خمینی انسان محور خانم ثقفی همسر امام نوشته ها همسر یک سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۴۶۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند

علامه جوادی‌آملی با بیان اینکه یک عالم می تواند کار فرهنگی بکند که به منزله فتح خیبر باشد؛ خواستار توجه ویژه روحانیون به امر تبلیغ شد.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند

روح‌ا... ایزدخواه،‌ عضو کمیسیون صنایع مجلس در بخشی از یک مصاحبه با شفقنا ضمن انتقاد از وضعیت بانک‌ها و اوضاع اعطای تسهیلات، از نحوه برخورد دولت با این وضعیت نیز ابراز گلایه کرده است.

او با بیان اینکه برخورد این دولت با بانک ها مطلقا برخورد جدی و سازنده ای نبوده، گفته است:

"اقای خاندوزی بارها در جلسات نظارتی ما به صراحت گفتند که «زور من به بانک ها نمی رسد». اقای رئیسی علی رغم شعاری که در ایام تبلیغات ریاست جمهوری گفتند که «بانک ها را به خط خواهم کرد» اما در عمل نشانه ای از این مساله نمی‌بینیم".[1]

*اظهارات ایزدخواه و ادعای او درباره ابراز ضعف وزیر اقتصاد در مقابل هژمونی بانک‌ها در حالی است که از پشت تریبون دولت صدای دیگری به گوش مردم رسیده است.

مردم از بلندگوهای این دولت فریادهایی مثل برخورد با مدیران متخلف بانکی و برکناری آنها را شنیده‌اند. لکن آنچه که لمس می‌کنند و آنچه می‌شنوند اما این است که زور خاندوزی به بانک‌ها نمی‌رسد!

هرچه هست اکنون باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا وزیر اقتصاد این اظهارات آقای ایزدخواه را تکذیب می‌کند یا خیر؟

***

توصیه تازه علامه جوادی‌آملی به مبلغان: خیبر را فتح کنید

"فتح خیبر" با کار فرهنگی و تبلیغی

آیت‌ا... جوادی‌آملی، از مراجع عظام تقلید و مفسّر برجسته قرآن کریم در دیدار با نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت؛ طی سخنانی پیرامون اهمیت کار مبلغان و روحانیون کاروان‌های زیارتی گفت: روز فتح خیبر، روز نجات مسلمان ها بود که باعث نشاط فراوانی شد، در همان روز فتح خیبر، جعفر، برادر امیرالمؤمنین، از مهاجرت حبشه برگشت. وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثناء) فرمود امروز دو حادثه شیرین و گوارا برای من پیش آمد: یکی اینکه جعفر از حبشه برگشت و یکی اینکه خیبر را فتح کردیم، من نمی‌دانم به کدام یک از این دو خوشحال‌تر باشم! فتح خیبر و نجات مسلمان‌ ها کجا، آمدنِ جعفر و برگشت او از مسافرت، کجا! چطور رسول خدا فرمود من نمی ‌دانم به کدام یک از اینها خوشحال باشم؟!

به گزارش رسا، وی تصریح می‌کند: سرّش آن است که جعفر کار عالمانه و محققانه و فرهنگی کرد، یعنی یک عالم می تواند کار فرهنگی بکند که به منزله فتح خیبر باشد، لذا روحانیون کاروان ها بدانند وظیفه مهمی دارند و باید به گونه ای رفتار کنند که نمودی از جلال و شکوه اسلام داشته باشند.[2]

*مخاطب توصیه و تشریح آیت‌ا... جوادی‌آملی همه روحانیون و مبلغانی هستند که در داخل و خارج از کشور فعالیت می‌کنند.

اهمیت و کارکرد این توصیه راهبردی را در آنجا می‌توان یافت که ماه محرم نیز در پیش است و این امیدواری وجود دارد که ما به هر طلبه‌ی صاحب منبر و تریبون به چشم یک رزمنده خیبری بنگریم.

رزمنده‌ای دین‌مدار که با "سلاح لسان و علم و منطق" تباهی درد را در چشم مردم آشکار می‌کند و با تفسیری عقلانی از حماسه حسینی و انقلاب اسلامی؛ زمینه گرایش بیشتر مردم به سمت اسلام نابِ انقلابی را فراهم می‌سازد.

در باب ذکر شاهد مثال برای توصیه علامه جوادی همچنین می‌توان به فعالیت‌های شهید مطهری در حسینیه ارشاد و حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در دوران پیشا انقلاب و در مسجد کرامت نیز اشاره کرد که چگونه با فعالیت خیبری خود زمینه فهم اصولی از اسلام ناب و گرایش جامعه به سمت هدایت الهی را فراهم کردند.

***

ادعای بدون سند حجاریان درباره "روحانی"

سعید حجاریان، تئوریسین تحریم انتخابات و از چهره‌های محوری هسته سخت اصلاحات به تازگی در یادداشتی که با عنوان "اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!" در وبسایت مشق نو منتشر کرد، به ارائه تحلیلی از وضعیت فعلی اصلاح‌طلبان پرداخت و مدعی شد که حکومت راه قهر را در پیش گرفته و عملا مانع کنشگری اصلاح‌طلبان شده است.

او در این یادداشت اظهار می‌دارد که رخدادهایی مثل "بیانیه 10 ماده‌ای دادستانی انقلاب برای ممنوع شدن فعالیت‌های مسلحانه در صدر انقلاب، ارتقای پرستیژ ایران در نظام بین‌الملل، مدیریت بحران 11 سپتامبر و حمله آمریکا به عراق و بن‌بست شکنی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 (به معنی حضور چپ‌ها در انتخابات و حمایتشان از روحانی)" جملگی جزو رزومه و کارهای جریان چپ و اصلاح‌طلبان در عرصه حکمرانی بوده است!

او وعده داده است که ادامه یادداشت مذکور را نیز منتشر و تجویزهایی را برای آینده اصلاحات ارائه کند.[3]

*باید تأکید کرد که این یادداشت آقای حجاریان عملا یک مقدمه است که به نظر می‌رسد برای ارائه "طرح حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری 1404" نوشته شده و بر مقدمه هم نمی‌توان شرح نوشت!

لکن رزومه سازی حجاریان از سابقه جریان چپ مقوله‌ای است که از جهت جلوگیری از تحریف تاریخ نباید از آن گذشت.

آقای حجاریان به چه حقی طرح عقلانی و خیرخواهانه شهدای عزیزی مثل بهشتی و قدوسی و رجایی (که منجر به بیانیه دادستانی شد) در امنیت‌بخشی به انقلاب نوپای اسلامی را به حساب چپ‌های مدعی خط امام فاکتور کرده است؟!

آیا مثلا شهید بهشتی که اعتقاد به برخورد با بدحجابی و التزام به ولایت مطلقه فقیه داشت یک اصلاح‌طلب بود؟!

و یا همینطور شهید لاجوردی که در خط مقدم مبارزه مسلحانه و قضایی با منافقین آن روزها حضور داشت اصلاح‌طلب بود یا مغضوب اصلاح‌طلبان؟

بماند که در قضایای سلاح‌های خیابانی آن روزها ردّ پاهایی از اصلاح‌طلبان نیز به چشم می‌خورد که محققان امنیت و تاریخ حتما باید آنها را بررسی کنند.

(از باب مثال اینکه عزت مطهری، از مبارزان مسلح دوران ستمشاهی در کتاب خاطرات خود از این می‌گوید که بهزاد نبوی برای ارادت به مجاهدین خلق بود که نام "سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" را بر تشکل سیاسی خود نهاد)

ما همچنین منظور حجاریان از " ارتقای پرستیژ ایران در نظام بین‌الملل" را دقیقا نمی‌دانیم!

آیا منظور او طرح بی‌محتوا و غیر اجرایی خاتمی و گفتگوی تمدن‌هاست که دست آخر به "محور شرارت خطاب شدن ایران از سوی آمریکا" انجامید؟

یا آنهمه قرار و مدارهای عجیب و غریب برخی اصلاح‌طلبان ستادی با نظریه‌پردازان آمریکایی که در دولت اصلاحات محقق شد؟

جالبتر اینکه حجاریان تدابیر نظامی و امنیتی ولایت فقیه در دهه 80 و همزمان با جنگ‌طلبی‌های آمریکا در منطقه را نیز ندید گرفته و آنها را در ادامه رزومه‌سازی خود برای اصلاح‌طلبان سند زده است!

بماند که اساسا تاریخ نمی‌داند نقش اصلاح‌طلبانی که همواره منتقد سیاست‌های امنیتی و بین‌المللی ایران و تصمیمات ولایت فقیه در این رابطه بوده‌اند در امنیت‌بخشی به ایران و ارتقای پرستیژ ایران چه بوده است؟ (مواضع اصلاح‌طلبان درباره حضور ایران در بوسنی و سوریه، ماجرای میکونوس و مذاکره با آمریکا خواندنیست!)

و اما حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات 92.

آقای حجاریان هنگامی باید مدعی حضور خود و دوستانش در انتخابات 92 و بن‌بست شکنی شود که یک برگ سند رسمی مبنی بر حمایت از یک نامزد حاضر در این انتخابات بیاورد؟!

بله! آنها همانند 3 انتخابات اخیر؛ انتخابات 92 را هم تحریم کرده بودند با این تفاوت که مثل الآن جسارت ارائه بیانیه رسمی تحریم انتخابات نیافته بودند. از همین رو سکوت کردند و حتی محمدرضا عارف که اجبارا بعنوان نامزد اصلاح‌طلبان شناخته می‌شد را نیز از عرصه انتخابات کنار بردند تا نام و نشانی از آنها در انتخابات نباشد.

قضایا به گونه‌ای پیش رفت که عارف هم بدون اینکه هیچ حمایت رسمی از روحانی داشته باشد از انتخابات کنار کشید و هیچ بیانه‌ی رسمی هم در حمایت از روحانی از جانب اصلاح‌طلبان صادر نشد.

تا اینکه به ناگاه شیخ حسن روحانی علیرغم انتظارات رأی آورد و پیروز انتخابات شد. و اصلاح‌طلبان با مساعد دیدن اوضاع أنا شریک گفتند و 8 سال اجرائیات کشور را به سمت و سویی که می‌خواستند، بردند!

توصیه دلسوزانه به نسل جوان و مطالعه‌گران سیاسی این است که بر اساس سفارش مقام معظم رهبری حتما در سمت عقلانیت، فلسفه، تحلیل صحیح و مطالعه اصولی تاریخ قرار داشته باشند و به تحریف‌گران اجازه ذبح اینچنین تاریخ و جعل آنرا ندهند.

***

1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1787845

2_ https://rasanews.ir/003Amf

3_https://mashghenow.com/?p=6064

دیگر خبرها

  • «رویداد مستندسازان علمی» برگزار می‌شود
  • برگزاری یادواره روحانی شهید سیروس در لنده
  • روایت حسن روحانی از مخالفت امام خمینی با مرتبط کردن سازمان اطلاعاتی با رهبری و بیت ایشان
  • بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
  • «قلیچ» به مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران رسید
  • نخستین یادواره شهدای روحانی شهرستان مُهر برگزار شد
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • اعلام اسامی راه‌یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه انجمن سینمای جوان
  • اعلام اسامی راه‌یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران
  • اعلام اسامی راه یافتگان پیچینگ ملی مستند کوتاه